لیندا عسکرنیا - وکیل پایه یک دادگستری صدای جیغ و فریاد زن هنگام دستگیری! توسط ماموران گشت ارشاد که این روزها تحت عنوان طرح امنیت اخلاقی شدت گرفته است در گوشم می پیچد. مقاومت او برای نرفتن در ماشین و کشاکش با ماموران نیروی انتظامی، صحنه هایی دل خراش را ترسیم می کند که دل آدمی را به درد می آورد. این روزها چه در خیابان باشی و چه در فضای مجازی احتمال اینکه با چنین صحنه های تلخی مواجه شوی زیاد است. به لطف پیگیران بودجه در این حوزه که با وجود تمامی مشکلات معیشتی و اقتصادی اولویتشان اکنون نه تخم مرغ شانه ای صد هزار تومان پیشنهادی رئیس صنف مرغداران و نه گیلاس کیلویی 70 هزار تومان و نه ماست 70 هزار تومانی و نه نان باگت 15 هزار تومانی و نه روغن نباتی 300 هزار تومانی و نه... است، اولویت آنها امروز پوشش زنان است. طرحی که به نام امنیت اخلاقی در جامعه با مجوز وزارت کشور در حال اجراست مطالبه طیفی را پاسخ گوست که دغدغه اش «کاد الفقر ان یکون الکفرا» نیست، به صراحت اعلام می کنند که دغدغه آنها یک دغدغه سیاسی و هویت ساز به نام حجاب است. (حجاب یک مسئله عادی نیست به هویت ما گره خورده است، حاج علی اکبری، امام جمعه تهران) این ما چه کسی است؟ زن ایرانی؟ بی تردید عنصر هویت ساز حجاب برای زن ایرانی نیست؛ زیرا زن ایرانی از پیش از اسلام نیز پوشش مناسب داشته است و با القای پوشش مورد نظر طیفی خاص دارای هویت اسلامی نخواهند شد. بررسی قوانین موضوعه درخصوص حجاب از بدو انقلاب تاکنون و جرم انگاری بی حجابی نیز منجر به کسب نتیجه دلخواه طرفداران حجاب اجباری نشده است. در 21 تیر ماه سال 62 به گواه تاریخ حجاب، اجباری و در قانون مجازات اسلامی همان سال در 18 مرداد 1362 در تبصره ماده 102 بی حجابی جرم انگاری و برای زنان فاقد حجاب 74 ضربه شلاق تعزیری در نظر گرفته شد. تبصره ماده 102- زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به تعزیر تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهند شد. هم زمان بخشی از زنان مسلمان به این الگوی حجاب که توسط دستگاه های رسمی تبلیغ می شد اعتراض کردند؛ اما این صدا ها خاموش شد. 13 سال بعد در قانون مجازات اسلامی مصوب 2/3/1375 مجازات شلاق حذف و مجازت حبس و جزای نقدی جایگزین آن شد. تبصره ماده 141 - زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از 10 روز تا دو ماه و یا از 50 هزار تا 500 هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد. در قانون مجازات اسلامی مصوب 92 این تبصره عینا مانند سال 75 تکرار شد. نتیجه آنکه شلاق، حبس و جزای نقدی از ابتدای انقلاب تاکنون نتوانسته منجر به اقبال عمومی به این مقوله شود که اتفاقا منجر به مقاومت در این حوزه نیز شده است. از سوی دیگر قانون گذاران به این نکته مهم توجه نکرده اند که اساسا پروردگار برای بی حجابی مجازاتی در نظر نگرفته که اگر چنین بود، مانند شرب خمر و سرقت و زنا برای آن مجازات در نظر می گرفت. در بحث حجاب، مشکل از جایی نشئت گرفته است که رجل سیاسی ما (اعم از زن و مرد که ای بسا زنانی بوده اند که در راستای تضییق و تحدید حجاب سخت گیرانه تر از مردان عمل کرده و می کنند) امری ذاتا فرهنگی را به یک امر سیاسی پیوند زده اند. بعید به نظر می رسد طراحان طرح امنیت اخلاقی که این روزها شاهد وضعیت افسارگسیخته تورم و وضعیت دشوار معیشتی بخش بزرگی از مردم هستند ندانند که جامعه تحمل فشار مضاعف بر نیمی از جمعیت خود را که اکنون آنها نیز نان آور خانه هستند ندارد. منظور و هدف این عده شاید قابل تصور و پیش بینی باشد اما از یک چیز هرگز نباید غفلت کرد جامعه انسانی اصولا غیرقابل پیش بینی است و همواره نتایج مورد نظر سیاسیون حاصل نمی شود، بلکه نتیجه عکس نیز حاصل خواهد شد. در مقدمه قانون اساسی زن چنین توصیف شده است: در ایجاد بنیادهای اجتماعی اسلامی، نیروهای انسانی که تاکنون در خدمت استثمار همه جانبه خارجی بودند، هویت اصلی و حقوق انسانی خود را باز می یابند و در این بازیابی طبیعی است که زنان به دلیل ستم بیشتری که تاکنون از نظام طاغوتی متحمل شده اند، استیفای حقوق آنان بیشتر خواهد بود. در حالی که صدای جیغ زن همچنان در گوشم طنین انداز است، این جمله از قانون اساسی در جلوی چشمانم رژه می رود.